مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

آخرین مطالب

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰
  • امروز قصد دارم بخش پایانی از کتاب فاشیسم ادبی از امبرتو اکو را را بنویسم
  • «  دوران ما شاهد چنان سرعت دگرگونی است که وقایع رخ داده طی پنج قرن امروزه طی پنج سال اتفاق می افتد.
  • جوزپه ساکو جغرافی دان ایتالیایی نظریه قرون وسطایی شدن شهرها را مطرح ساخت . اقلیت هایی که قبول نمی کنند جذب جامعه شوند دسته های بزه کار تشکیل می دهند و هرکدام محله ای را قرق می کنند.
  • امروزه سفید پوستان طبقه متوسط نیویورک بعد از پنج عصر پا به سنترال پارک نمی نهند و یا بعد از نیمه شب سوار ترن زیرزمینی نمی شوند.
  • حالتی است که در اصطلاح علمی به آن Serendipity می گویند. یعنی انسان دنبال چیزی می گردد و بطور تصادفی چیز دیگری را پیدا می کند. مثل کشف آمریکا . کریستف کلمپ به جستجوی هند رفته بود و آمریکا را پیدا کرد.
  • چیزهای جعلی و اشتباه می توانند موجب رویدادهای تاریخی واقعی شوند. مانند نامه پرستر جان ( prester john) که جعلی بود. در قرون وسطی همین نامه جعلی بود که باعث کاوش های قاره آسیا شد. چون این نامه یک حکومت افسانه ای مسیحی را توضیح می داد که در مشرق زمین افسانه ای در حال رشد و شکوفایی بود . یکی از مثال های مشهور پروتکل های بزرگان صهیون است. این یک سند جعلی است که ایدئولوژی ناری ها را تقویت کرد و راه را برای هولوکاست هموار کرد. هیتلر از این سند برای توجیه نابودی یهودی ها استفاده می کرد.
  • آدم برای اینکه بتواند در دنیای وحشتناکی مثل دنیای ما زندگی کند  باید حداقل در یکی از این دو کار موفق باشد: یا کتابی بنویسد یا بچه ای درست کند.
  • مابعدالطبیعه ارسطو با این جمله شروع می شود که: انسان برای پاسخ گفتن به یک حیرت به فلسفه روی می آورد.
  • من فکر می کنم موفقیت یک کتاب یک راز است. هیچ کس نمی تواند موفقیت یک کتاب را پیش بینی کند. فکر می کنم رمان به نام گل سرخ را اگر ده سال زودتر یا دیرتر می نوشتم این طور نمی شد. چرا اینطور شد این دیگر یک راز است.
  • ایده ای که شما دارید ممکن است نو نباشد؛ بطور قطع ارسطو چنین فکری را پیش از شما داشته است. اما با خلق یک رمان از آن ایده می توانید آن ایده را کاملا اصیل کنید.
  • در پاسخ به یک مصاحبه گر که سوال می کند « راز این همه اثر و پرکار بودن شما چیست؟»  چنین پاسخ می دهد: « همیشه به خودم می گویم که قادر به استفاده از شکاف ها هستم . اگر ماده هستی را با حذف فاصله های میانی کاهش دهیم آنگاه کل هستی به صورت یک توپ فشرده می شود. زندگی ما پر از روزنه ها و شکاف هاست.  امروز شما زنگ در را زدید . باید منتظر آسانسور می ماندید و در طول این ثانیه هایی که منتظر شما بودم داشتم در مورد چیزی فکر می کردم که می خواهم راجع به آن بنویسم. من حتی در دستشویی و در قطار هم کار می کنم.
  • تاثیر گذار ها: بی شک جویس و بورخس. همچنین ارسطو، توماس آکوئیناس و جان لاک
  • اگر آدم بی سوادی هم سن من بمیرد، تنها یک زندگی را زیسته اما من زندگی های ناپلئون، سزار و آرتاگنان را زیسته ام. به همین خاطر همیشه جوانان را به خواندن کتاب تشویق می کنم، زیرا راهی است ایده آل برای تقویت حافظه و پرورش شخصیتی چند لایه و پراشتیاق. در این صورت در پایان زندگی خود زندگی های بسیاری را زیسته اید که این امتیازی باور نکردنی است.
  • اگر همه ما از دانش بیکران شبکه جهانی برخوردار بودیم، همه احمق می شدیم! برای شما و من کافی است که بدانیم انیشتین نظریه نسبیت را مطرح کرده است، اما درک مطلق این نظریه را باید به متخصصان واگذار کنیم. مشکل اصلی این است که بیش از حد، حق متخصص شدن به آدم ها داده شده است.
  • در پاسخ به یک مصاحبه گر که سوال می کند « در این لحظه از زندگی هیچ احساس پشیمانی دارید ؟»  چنین پاسخ می دهد: « از همه چیز پشیمانم. زیرا در همه جنبه های زندگی اشتباه های زیادی کرده ام اما اگر مجبور بودم از اول شروع کنم، صادقانه فکر می کنم که همان اشتباه ها را مرتکب می شدم؛ جدی می گم»
  • بعضی ها می گویند که من نویسنده شدم چرا که حرف هایی برای گفتن داشتم. ولی صادقانه بگویم حرف هایی برای گفتن بعدها از راه می رسند.
  • انسان ها در واقع حیواناتی اهل دین و ایمانند. به لحاظ روحی و روانی بسیار دشوار خواهد بود که آدمی بدون امید و توجیهی که دین در اختیار او می گذارد همچنان به راه خود ادامه دهد.
  • به گفته جان چادویک عطش هویدا کردن رازها عمیقا در سرشت انسان نهفته است؛ حتی بی تفاوت ترین انسان ها شیفته شنیدن اطلاعاتی پوشیده از دیگران هستند.
  • قرون وسطی قبل از سال 1000 ، دوره فقر و تهیدستی، گرسنگی و نا امیدی بود.
  • گسترش کشت سبزیجات در قرن دهم تاثیر شگرفی بر اروپا داشت. کارگران با مصرف پروتئین بیشتر قویتر شده، عمر طولانی تری یافتند، بیشتر زاد و ولد کردند و قاره دوباره پر جمعیت شد. اغلب، دگرگونی در زندگی انسان را مدیون اختراع ماشین های پیچیده می دانند اما واقعیت این است ادامه زندگی ما اروپایی ها مدیون لوبیاست. بدون لوبیا جمعیت اروپا در عرض چند قرن دو برابر نمی شد. کاهش جمعیت در قرون وسطی بخشی به دلیل گرسنگی بود. کاهش رعب آور جمعیت تا بعد از سال 1000 را کشت لوبیا ، عدس و سایر مواد مغذی درمان کرد و گرنه اروپا از فقر تغذیه از بین می رفت.
  • امروزه شرایطی وارونه ما را به خانه اول برگردانده است: پیشرفتی عظیم در فناوری باعث ترافیک ، کژ کاری ها شده است و صنایع کشاورزی منجر به تولید خوراک های سمی و سرطان زا شده است.
  • مغرب زمین سرمایه و انرژی زیادی صرف مطالعه آداب و رسوم دیگران کرده است در حالی که دیگران هیچگاه فرصت مطالعه آداب و رسوم غربی ها را نیافته اند. چند انسان شناس آفریقایی یا چینی می شناسید که به مغرب زمین آمده ، در احوال مردمان آن کنکاش کرده و سرانجام حاصل تتبعات خود را با مردم هم زبانشان در میان گذاشته باشند؟
  • یکی از ارزش هایی که تمدن غرب خیلی به آن می بالد پذیرفتن بی قید و شرط آراء مختلف است.
  • هرگز نتوانسته ام آن رمان نویس هایی را که هر سال کتابی منتشر می کنند درک کنم.
  • توصیه به نویسندگان جوان و تازه کار: « زیاد به این فکر نکن که حتما هنرمند خواهی شد. خودت را زیاد جدی نگیر. احساس نکن برای نوشتن الهام نازل می شود. نود درصد کار عرق ریختن و مابقی الهام.  تو نمی توانی ژنرال شوی ، اگر قبل از آن سرباز صفر ، گروهبان نشده و دوره افسری را طی نکرده باشی. خیال نکن بلافاصله باید نوبل ادبی را از آن خود کنی؛ چنین باوری خلاقیت و نبوغ ادبی را محو و مضمحل خواهد کرد. من همیشه از دست افرادی که درصددند در بدو جوانی بلافاصله کتابی منتشر کنند، به شدت عصبانی ام. »
  • مهرزاد نوشاد
  • ۰
  • ۰

اومبرتو اکو

مدت ها بود به علت مشغله های گوناگونی ( البته با چاشنی اندکی تنبلی) موفق به بروزرسانی وبلاگ نشده بودم.

تصمیم دارم به روال سابق حداقل ماهی یک مطلب را کار کنم.

مدتی است که کتاب « فاشیسم ابدی» از امبرتو اکو که از خواهر عزیزم  هدیه گرفته ام- را مطالعه می کنم. کتابی ارزشمند از یکی از فیلسوفان و ادیبان معاصر.

امبرتو اکو فیلسوف، رمان نویس، متخصص قرون وسطی و نشانه شناس ایتالیایی (1932-2016) وی را غول قرن می خوانند و سیارک 13069 در کهکشان به نام وی ثبت شده است.

اگر چه اکو را بیشتر به رمان نویسی می شناسند ولی در برابر بیش از 40 کتاب علمی و صدها مقاله تنها هفت رمان نوشته است و اولین رمان را نیز حدود پنجاه سالگی نوشته است.

اکو این بخت بلند را داشت که در زمان زندگی اش کتاب هایش به بیش از 30 زبان ترجمه شوند و برخی از کتاب هایش بیش از 30 میلیون نسخه انتشار یابد.

اکو در دهه پنجاه سال ها قبل از آنکه حتی اسمی از رولان بارت در میان باشد به نقد برهنه نمایی و گوینده های تلوزیون پرداخت.

محل زندگی اکو یک آپارتمان و یک ویلا بود. در اولی کتابخانه ای با 30 هزار جلد و در دومی کتابخانه ای با 20 هزار جلد وجود داشت. مردی که یک بار تا جایی پیش رفت که اعلام کرد « کتابخانه می تواند جای خدا را بگیرد.»

دیوید لاج رمان نویس انگلیسی یک بار گفته بود: « من نمی فهمم چطور انسانی می تواند همه کارهایی را که اکو انجام داده انجام دهد.»

کتاب حاضر شامل مجموعه ای از یادداشت ها و مصاحبه های انجام شده با وی می باشد که توسط آقای غلامرضا امامی ترجمه شده است و انتشارات گویا آن را چاپ نموده است.

اکنون فرازهایی از این کتاب را ادامه نقل می کنم:

«

  •  در همه دوران دبستان و کودکی به اجبار باید سخنرانی های موسولینی را از بر می کردیم.
  • نازیسم ضد مسیحیت بود و گرایش به خدایان طبیعت داشت و موسولینی در ابتدا یک بی خدای تندرو بود اما پس از آنکه اسقف های کلیسای رم مبانی فاشیسم را پذیرفتند با آنها معاهده بست و هم صدا شد. و در سال های بعد بارها در سخنرانی هایش نام خدا را بر زبان آورد.
  • در مدرسه در دوران فاشیسم به ما آموخته بودند تا با آواز بلند بخوانیم: " خداوند انگلیسی ها را لعنت کند زیرا مردمانش روزی پنج وعده غذا مو خورند و در مقایسه با مردم مقتصد ایتالیا پست و شکم باره اند."
  • تمدن غرب اغلب به سبب مسائل اقتصادی خود مشتاق شناخت تمدن های دیگر بوده و اغلب هم تمدن های دیگر را تحقیر می کند. یونانی ها اقوام و ملت هایی را که به زبان آنها سخن نمی گفتند « بربر» می نامیدند و می پنداشتند که آنها اصلا نمی توانند حرف بزنند. هنوز آمریکایی ها فرانسوی ها را قورباغه خوار می خوانند.
  • بنابراین برای توصیف یک فرهنگ اینکه بگوییم این فرهنگ از آن یکی بهتر است کافی نیست. خردمندانه آن است که از تمامی ارزش ها بهره بگیریم و احساس نکنیم می توانیم کنارشان بگذاریم.
  • از یاد نبریم که دنیای اسلام مردانی چون ابن سینا، ابن رشد، الکندی، ابن باجه، ابن طفیل و مورخ بزرگ قرن چهاردهم ابن خلدون را- که غربی ها وی را پدر علم جامعه شناسی می دانند- به جهان تقدیم کرده است.
  • عرب های مسلمان اسپانیا دانش هایی چون جغرافیا، نجوم، ریاضیات یا پزشکی را در دوره ای که جهان مسیحیت در خواب غفلت به سر می برد گسترش دادند.
  • به یاد داشته باشیم زمانی که ما یهودی ها را در " گتو" کرده بودیم اعراب مسلمان اسپانیا در حق مسیحیان و یهودی ها رواداری و تسامح روا داشتند.
  • صلاح الدین ایوبی هنگامی که قدس را برای دومین بار فتح کرد رفتارش نسبت به مسیحیان بسیار مهربان تر از رفتار مسیحیان در غلبه مجدد بر قدس بود.
  • بیشتر متفکران سنتی مهم در کنار توجه به  اسطوره ها و  مناسک انسان های ابتدایی و آموزه های بودا ، به اسلام به عنوان یک سرچشمه غنی معنویت جایگزین نگریسته اند.
  • من تربیت کاتولیکی دارم و دنیای فرقه های مذهبی و صومعه ها را خوب می شناسم. زمانی که مشغول تحقیق درباره توماس آکویناس و جویس بودم ایمانم لطمه دید.
  • به تصور من نود درصد خواننده های کتاب جنگ و صلح آن را از روی ترجمه انگلیسی خوانده اند.
  • در مقام نویسنده از مشارکت با مترجمان کتاب هایم چیزهای زیادی آموخته ام. خیلی وقت ها که در ترجمه کتاب هایم به مشکلی برخورد شده است در چاپ های بعدی متن ایتالیایی را تغییر داده ام ولی  من هیچوقت نمی توانم در ترجمه ژاپنی کتابهایم کمک زیادی بکنم. گر چه سعی خودم را کرده ام. برای من درک فرآیندهای اندیشیدن در زبان ژاپنی سخت است.
  • زبان های اروپایی اغلب ریشه مشترکی دارند و تنها تجزیه است که آنها را به شکل های گوناگون در آورده است.
  • بارها شاهد بوده ایم که برخی مدعی شده اند که زبان کامل در کشور آنها تکلم می شود. جرج فیلیپ ادعا می کرد که هیچ زبانی به غیر از زبان آلمانی کامل نیست. حتی هایدگر گفت که آدمی تنها می تواند به زبان آلمانی و با تخفیف زبان یونانی و آن هم در حوزه فلسفه حرف بزند.  آنتوان دوریوارل درباره زبان فرانسه گفته بود تنها زبانی که در آن به خرد انسانی ارج نهاده می شود فرانسوی است و این زبان تنها زبان با منطق و اصول جهان است.
  • دستور زبان در عصر بابلیان از بین رفته بود اما قوم یهود آن را حفظ کردند و زبان عبری شکل گرفته است.  »
  • مهرزاد نوشاد