مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

آخرین مطالب

۱ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

آلن دو باتن نویسنده سویسی که غالب زندگی خود را در انگلیس سپری کرده است. وی دانش آموخته تاریخ و فلسفه می باشد که تحصیل خود در دوره دکتری فلسفه دانشگاه هاروارد را نیمه تمام گذاشت تا وقت خود را برای نوشتن کتاب های فلسفی به زبان ساده وقف کند تا ایده هایی برای بهبود کیفیت زندگی از طریق اندیشیدن فلسفی ارائه دهد.

اخیراً شروع به خواندن کتاب تسلی بخش های فلسفه از این نویسنده با ترجمه عرفان ثابتی را شروع کردم. کتابی که در سال 2000 منتشر شده است. آلن دوباتن در این کتاب می کوشد با بهره جستنن از افکار و زندگی فیلسوفانی مانند سقراط، اپیکور، مونتنی، سنکا و شوپنهاور پیام هایی برای زندگی امروز بیابد و این ترسی که از فلسفه بین عامه مردم رایج است را تقلیل دهد.

امروز می خوام به چکیده ای از فصل تسلی بخش های فلسفه در مواجهه با کم پولی اشاره کنم که گریزی به زندگی اپیکور زده است.

اپیکور در 341 قبل از میلاد می زیسته و گفته می شود که بالغ بر سیصد کتاب نوشته است که تقریباً همگی آنها در  مجموعه ای از رخدادهای ویرانگر از بین رفته است. آنچه فلسفه اپیکور را متمایز نموده است تاکید وی بر اهمیت لذات جسمانی بود:" اگر من لذات چشایی, بینایی, شنوایی و عشق را کنار بگذارم دیگر نمی توانم خیر را چگونه متصور شوم".

بنظر اپیکور " درست همانگونه که پزشکی هیچ سودی ندارد اگر سبب بهبود بیماری نشود، فلسفه نیز اگر تالم فکری را برطرف نکند، بی فایده خواهد بود".

اما جالب است بدانید که زندگی فیلسوفی که معروف به لذت گرایی شده است چقدر ساده بوده است. اپیکور در 35 سالگی نوعی خاص از زندگی را برگزید و با گروهی محدود از دوستانش در خانه بزرگی چند مایل دورتر از آتن ساکن شد. اپیکور معتقد بود:" بین تمام نیکی هایی که حکمت برای ما دارد دوستی پربهاترین است" و توصیه می کرد بکوشیم هرگز خوردن و آشامیدنمان در تنهایی نباشد.

اپیکور و دوستانش بدلیل اینکه نخواهند در مقابل اربابان سر خم کنند، خود را از ارزش های آتن بدور ساختند و از اشتغال در فضای تجاری آتن پرهیز کردند.

برای اضطراب، کمتر درمانی را بهتر از تفکر می دانست و معتقد بود که شاید ثروت کسی را بدبخت نکند ولی اگر پول دار باشیم ولی از نعمت دوستان، آزادگی و زندگی تحلیل شده محروم باشیم هرگز واقعاً خوشبخت نخواهیم بود این درحالی است که اگر پول نداشته باشیم شاید هرگز بدبخت نباشیم.

بنظر اپیکور اگر دردی نداشته باشیم خوشبخت هستیم, چونکه در صورت نداشتن پول برای خرید پوشاک و مواد غذایی اولیه از درد رنج خواهیم برد ولی اگر مجبور باشیم بجای ژاکت کشمیری از یک ژاکت بسیار معمولی استفاده کنیم دیگر نمی توان برای این وضعیت از واژه درد استفاده کرد: " وقتی درد حاصل از نیازها را رفع کنیم, دیگر ظروف ساده و میز مجلل لذت یکسانی در بر خواهند داشت.

اثر پول بر خوشبختی در درآمدهای کم محسوس است ولی در درآمدهای بالا دیگر خوشبحتی ما از کم درآمدها بیشتر نخواهد بود.

حال اگر شخص از نعمت دوستان و آزادی و غیره برخوردار نباشد حداکثر خوشبختی بطور معناداری کاهش می یابد.

 

وی معتقد بود که هیچ چیز نمی تواند کسی را که به کم راضی نمی شود راضی کند و خوشبختی را بیشتر وابسته به مصاحبی همدل می دانست تا مثلاً ویلایی شیک و اینکه ممکن است که دستیابی به خوشبختی دشوار باشد ولی موانع آن عمدتاً مالی نیستند.

حال سوالی مطرح است که اگر چیزهای قیمتی ناتوان از شادی ما هستند چرا بشدت مجذوب آنها هستیم؟

یک پاسخ اینست که این سردرگمی و آشفتگی ما تنها تقصیر خودمان نیست. این به سود بنگاه های اقتصادی است که نیازهای ما را منحرف کنند و بنابراین دیدگاهی مادی از خوبی را ترویج می کنند و خوبی غیر مادی را کم اهمیت جلوه می دهند.

در جهان اپیکوری, هیچ بنای با شکوهی و هیچ پیشرفت تکنولوژیکی در کار نخواهد بود و بنابراین در مقابل نوعی انتخاب قرار می گیریم: در یک طرف جوامعی که نیازهای غیر ضروری را تحریک می کنند ولی در مقابل به توانمندی های اقتصادی بالایی دست پیدا می کنند و در طرف دیگر جوامع اپیکوری که نیازهای مادی ضروری را برطرف می سازند ولی هرگز نمی توانند استانداردهای زندگی را از سطح امرار معاش بالاتر برند.

در جهان فارغ از ارزش های اپیکوری بشریت همواره قربانی رنج فراوانِ بی هدف و بی ثمری است که به دلیل ناتوانی در درک حد و مرز تحصیل ثروت، زندگی را با نگرانی های بیهوده ای مضطرب می سازند.

همین ناخرسندی است که زندگی را همواره پیش ببرده است به سوی دریاهای پهناور

 

  • مهرزاد نوشاد