مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

عرفان شرقی

امروز به آخرین قسمت از کتاب به دنبال وحدت از فیزیک تا عرفان می پردازم که متفاوت تر از سایر قسمت های کتاب است و اشاره ای به عرفان شرقی دارد:

« عرفای ایرانی پیش از اسلام در آیین مهر و یا مذهب مانی طی طریق می کردند. به روایت شاهنامه فردوسی آیین مهر کهن ترین آیین عرفانی در ایران بوده است و خیلی پیش از مذهب زرتشت و در دوران اساطیری ضحاک پدید آمده است.

از دیگر مکاتب عرفان شرقی که قدمت آن به 1500 سال پیش از میلاد می رسد هندوئیسم یا مذهب برهمایی است. یکی از طرق مهم آزاد سازی شخص از حجاب تن و الحاق به روح جهان( برهمن ) یوگاست که نوعی مراقبه محسوب می شود. در این آیین لذات نفسانی، جزیی از کلیت انسان محسوب می شوند و جلوگیری و سرکوب آن جایز نیست.

مکتب دیگری که می توان از آن یاد کرد آیین بوداست. در حدود 600 پیش از میلاد سیدارتاگوتاما( بودای مشهور ) پس از هفت سال ریاضت در جنگل زیر درخت بودهی بیدار شد( بودا: بیدار شده) و به آگاهی در تردید های خود رسید. گویند وی شاهزاده ای هندی بوده و در 29 سالگی ترک جاه و مقام نموده است و به سیر و سیاحت پرداخته است و در 40 سالگی نور حقیقت بر وی تابیده است. پس از مرگ سیدارتا آیین بودایی به دو شاخه هینایانا و ماهایانا تقسیم می شود. هینایانا که متکی بر تعالیم و رساله بوداست در تبت و نپال، چین و ژاپن گسترش می یابد. اما ماهایاما در هندوستان با مذهب برهمایی در می آمیزد. مذهبی منعطف تر است و بر این باور است روح اصول نظریه بودا مهم است و اگر در جزئیات آن تغییری حاصل شود از ارزش آن کاسته نمی شود. بودایی ها این جهان متغیر را سامسارا می نامند که به معنب پیوسته متغیر است و معتقدند که چیزی در این جهان لایق دل بستن نیست.

در طول سده ششم پیش از میلاد تفکر چینی در دو مکتب فلسفی متمایز کنفسیوسی و تائویی انتشار یافت. اصول مکتب کنفوسیوسی  مبتنی بر سازماندهی اجتماعی، معرفت علمی، وضع مقررات دقیق و سخت در آداب و معاشرت و  مراسم آبا و اجدادی بود. اما مکتب تائویی که گرایشی عرفانی داشت، در پی مشاهده طبیعت و کشف طریقت بود. بنیانگذار مکتب تائویی، لائوتزو بود که کتاب روایت قصارش، کتاب مقدس پیروان این آیین است. تائویی ها معتقدند که همه چیز به شکل گذرا در حقیقتی پیوسته و جاری (تائو) شارش دارد. چینی ها همچون ایرانیان و هندی ها بر این باور بوده اند که یک حقیقت غایی وجود دارد که بنیان تمام اجزای جهان را گذارده و آن را تائو نامیده اند. از دیدگاه چینی ها تمام تجلیات تائو از برهم کنش زوج اضداد پدید می آید. آرم باستانی چین گویای این حقیقت است. "یین" و "یانگ" که دو قطب متضاد یکدیگرند اعضای پیکری اند که در کنار هم تکمیل می شوند. یانگ به معنی نور و مظهر قدرت است و یین نمودار تاریکی و ظلمت بوده است. طب سنتی چینی هم بر پایه تعادل یین و یانگ در انسان است. هرگاه این تعادل به هم بخورد، بیماری بر بدن چیره می شود».

  • مهرزاد نوشاد