مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

آخرین مطالب

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

می خواستم خلاصه ای از رمان «هویت» از میلان کوندرا را این جا بنویسم اما برای معرفی میلان کوندرا نیاز به اینترنت داشتم و چون این چند روزه اینترنت قطع بود تصمیم گرفتم مجددا به کتاب هنر شفاف اندیشیدن از رولف دوبلی برگردم

مطلب امروزم  خطایی به نام " خطای خدمت به خود" است.

وقتی شرکتی سالی موفقیت آمیز را سپری می کند مدیرعامل، مجموعه ای از تصمیم سازی های خود را موثر خواهد دانست از جمله: تلاش خستگی ناپذیر و بکارگیری یک فرهنگ کاری پویا و بسیاری موارد دیگر. اما وقتی که شرکت سالی ناامیدکننده را پشت سر می گذارد آنگاه مدیرعامل شرکت، مجموعه ای از عوامل بیرونی را دخیل خواهد دانست از جمله: مداخله دولتی، بد اقبالی ناشی از نوسان ارز، فعالیت مخرب چینی ها و بسیاری عوامل دیگر. به بیانی کوتاه ما معمولا موفقیت را به خودمان و شکست را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم. این همان " خطای خدمت به خود" است.

در دوره تحصیل نیز نمرات عالی خود را ناشی از سعی و تلاش خود می دانستیم و نتایج ضعیف را به بسیاری عوامل بیرونی از جمله سختگیری استاد نسبت می دادیم.

اما امروزه شاید جای نمره را در زندگی، پارامترهای دیگری مانند بازار بورس اشغال کرده باشد. سود را به خود نسبت می دهیم و تراز مالی منفی را فقط ناشی از بازار می دانیم.

ولی چرا ما موفقیت را به مهارت های خود و شکست را به عوامل دیگر نسبت می دهیم. ساده ترین پاسخ شاید این باشد که حس خوبی به ما می دهد و ضرری هم ندارد. چرا که اگر داشت تکامل آن را در طول صدها هزار سال گذشته از میان می برد.

 رولف دوبلی به تجربه خود در این مورد اشاره می کند:

در آپارتمان من پنج دانشجو با هم در یک واحد زندگی می کنند. یکبار تصمیم گرفتم جداگانه از آنها سوال کنم که هر کدام هر چند وقت یکبار زباله ها را بیرون می برند. مجموع جواب این دانشجوها باید 100 درصد می شد ولی رقم شگفت انگیز 320 درصد حاصل شد. هر کدام از آنها نقش خود را بیش از مقدار واقعی بیان کرده بودند.

حال با شناختی که از این خطا بدست آوردیم چگونه می توان خود را از این خطا در امان نگاه داشت. اگر دوستانی داری که حقیقت را بی کم و کاست به تو بگویند بسیار خوش شانس هستی. اگر نه، حداقل یک دشمن که داری. او را به صرف یک قهوه دعوت کن و نظر صادقانه اش را درباره نقاط ضعف و قوت خود جویا باش. مطمئن باش از این کارت همیشه به نیکی یاد خواهی کرد.

  • مهرزاد نوشاد