امشب قد دارم به بخش دیگری از کتاب « بودیسم و صوفیسم» نوشته دکتر عبدالحمید ضیایی اشاره کنم و نگاهی به نظرات گوناگون در زمینه منشا عرفان و تصوف در ایران و همچنین تاثیر عرفان ایرانی از مکاتب دیگر نماییم:
نفوذ بودیسم در عرفان خراسانی:
پس از تاسیس سلسله موریا در هند و در زمان پادشاهی آشوکا آیین بودا به تدریج مناطقی از کابل، قندهار، کشمیر و خراسان بزرگ را فرا گرفت. قاضی ساعد اندلسی معتقد است که ایرانیان پیش از ظهور زرتشت بر مذهب بودا بوده اند. در متون چینی به گزارشی بر می خوریم درباره ایرانیانی که کیش بودا را در مرزهای چین رواج دادند. از دیگر آیین های معاصر این دوره مذهب مانی است . به احتمال زیاد مانی برخی از باورهای خود از قبیل پرهیز از کشتن جانوران، سیاحت، بی خانمانی و اعتقاد به تناسخ را از بوداییان اخذ کرده است. مانی پیامبر ایرانی کیش خود را تحت تاثیر مستقیم کیش بودایی عرضه کرده است. پس از اسلام تعلیمات آیین بودایی در تصوف ایرانی متبلور شد. در روزگار بنی امیه و سپس خلفای عباسی بوداییان جزء اهل ذمه قرار گرفتند. آزار و اذیتی که آغاز شده بود دیری نپایید و بوداییان اجازه یافتند که معابد تخریب شده را بازسازی کنند.
اثرات سنت های ایرانی بر بودیسم
بنا بر پاره ای از گزارش ها سنت های ایرانی از جمله آیین های زرتشتی، زروانی، مانویت و میتراپرستی را باید در زمره منابع اثر بخش در الهیات و اسطوره سازی مهایانا قلمداد گرد.
شهاب الدین سهرودی معتقد بود که موسس اصلی فلسفه اشراق/ حکمت خسروانی، زرتشت، پیامبر بزرگ ایرانی است. وی زرتشت ، هرمس و افلاطون را سه نیای روحانی خود می داند.
سعید نفیسی معتقد است فلسفه های یونانی، یهودی و نصاری بطور غیر مستقیم و از طریق دین مانی بر تصوف ایران اثر گذاشته اند.
میترائیسم ( مهرپرستی):
میترا ریشه ایرانی دارد با این همه این دین در خارج از ایران شکل گرفت و در سراسر امپراتوری روم گسترش یافت. این دین مقارن با استقرار آیین زرتشت در ایران رونق گرفت. این دین را آریایی ها به ایران و هند بردند. مهرپرستان معتقدند که خدای مهر یک بار بصورت انسانی در غاری ظهور کرد و شبانانی که آنجا بودند به وی ایمان آوردند. آنگاه خدای مهر گاو نری را کشت و خون آن را بر روی زمین افشاند. هرجا که قطره ای از خون افتاد سرسبز و بارور شد.
مقام هفتم والاترین مقام برای یک سالک میترایی بوده است که این مقام را پتر یا پدر می نامیدند. پدران در واقع عالیترین مقام را در آیین میترایی داشتند و همین لقب را عیسویان از مراسم میترایی اخذ کرده اند. مقام پیر در تصوف و عرفان بایستی الگویی از مقام پتر در آیین میترایی باشد. در کیش میترایی مقام هفتم مقام عقاب بود که نهایی ترین مرحله ی ارتقای میترایی بود. وقتی به عرفان می نگریم به خصوص در منطق الطیر متوجه می شویم که سیمرغ نهایی ترین مدارج صوفیه به شمار می رود.
برخی از عرفای مسلمان به اتهام زندقه و مانویت تکفیر و کشته شدند از جمله شهاب الدین سهروردی و منصور حلاج. زندیقی صفت منتسب به اتباع مذهب مانوی، مزدکی و بطور عام ملحدان و بی باوران بوده است.
فرضیات هفتگانه در باب منشا تصوف:
- ریشه یونانی: جمعی از محققان معتقدند که تصوف از فلسفه نوافلاطونی اسکندریه سرچشمه گرفته است و معتقدند مفاهیمی نظیر زندان بودن تن برای روح، معرفت نا ممکن به حقیقت عالی از طریق فکرت عقلی و لزوم اشراق و جذبه جملگی از حکمت و فلسفه یونانی به تصوف و عرفان اسلامی سرایت کرده است. اسطوره شناس بزرگ دکتر ژاله آموزگار معتقد است آنچه که در آثار نو افلاطونیان می بینیم که بعدها بر عرفان اسلامی اثر گذاشته است، بازتولید تاثیرات آیین زرتشتی بر اندیشه های متفکران یونان باستان است. جالب اینکه برای دادن ارزش به هر نوشته در زمینه کیمیاگری، اختر شناسی و ستاره شناسی آن را به زرتشت نسبت می دادند.
- منشاء عیسوی: عراق، شام، مصر از مراکز رهبانیت مسیحی بوده است و صوفیان بزرگی از جمله ذوالنون مصری، ابوهاشم دارانی، ابوهاشم صوفی و ابراهیم ادهم در این سرزمین ها می زیسته اند و ارتباط با افراد مسیحی در تربیت زاهدانه و صوفیانه نمی توانسته بی تاثیر باشد. نیکلسون ریاضت های عارفان مسلمان از جمله روزه سکوت را برگرفته از مسیحیت می داند. ابوریحان بیرونی ریشه کلمه صوفی را مأخوذ از سوف یونانی به معنای حکمت و دانایی دانسته است.
- ریشه قرآنی: عده ای محققان تصوف را زاییده ی مکتب اسلام و تعلیمات قرآن دانسته اند از جمله لویی ماسینیون شرق شناس و اسلام شناس فرانسوی و ایلیا پتروشفسکی خاورشناس روس اشاره کرد.
- منشا بودایی و برهمایی: عده ای معتقد به تاثیر افکار و آرای برهمایی و بودایی در پیدایش تصوف موثر بوده است و آرای هندوان و مذاهب برهمنان را مخصوصا بر سخنان منصور حلاج، بایزید بسطامی و جنید بغدادی موثر دانسته اند. چله نشینی، ریاضت صوفیانه و اعتکاف چهل روزه عرفا در کوه یا مکانی مقدس را برخاسته از کمال عدد چهل در مجموعه اوپانیشاد است. فون کریمر خرقه پوشیدن، ذکر و به کار بردن تسبیح برای شمردن را مأخوذ از هند می داند.
- تصوف عکسالعمل فکر آریایی در مقابل نفوذ و سلطه اسلام عربی بوده است. موافقان این عقیده می گویند پس از آنکه ایرانیان در جنگ های قادسیه و نهاوند از لشکریان عرب شکست خوردند برای حفظ جان زیر بار دیانت اسلام رفتند و لذا تصوف به نوعی تجلی و ظهور روح ایرانی بر چهره مذهب اسلام است. سعید نفیسی تصوف ایران را از عرفان عراق، بین النهرین، مغرب متمایز دانسته است و آن را حکمتی به کل آریایی دانسته است.
- استقلال وجودی: برخی احتمال داده اند که تصوف خود بخود و بطور مستقل در ممالک اسلامی به وجود آمده است و ارتباط و بستگی به جایی ندارد.
- ۰۳/۱۲/۰۷