مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

بایگانی

۳ مطلب در شهریور ۱۴۰۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اصلاح نژاد

در ادامه اشاراتم به کتاب  انسان بی نقص از مایکل سندل  به بخش اصلاح نژاد از این کتاب می پردازم:

اصلاح نژاد واژه ای است که اولین بار در سال 1883 فرانسیس گالتون ، پسر عموی چارلز داروین ابداع کرد. وی بر این باور بود که استعداد و شخصیت با وراثت تعیین می شود و می توان با ازدواج های حساب شده طی چندین نسل نژادی با استعداد از انسان را تولید کرد.

تئودور روزولت در نامه ای نوشت که « دلیلی ندارد که اجازه دهیم شهروندان نامطلوب جاودانه شوند».

علیرغم اینکه بخشی از برنامه اصلاح نژادی ، تشویقی و آموزشی بود اما چهره ای خشن تر نیز داشت. طرفداران این نظر برای وضع قوانین جلوگیری از تولید مثل افرادی با ژن های نامطلوب رایزنی می کردند. در سال 1927 دیوان عالی ایالات متحده امریکا تایید کرد که قوانین عقیم سازی با قانون اساسی همخوانی دارند. در نهایت 29 ایالت در آمریکا قوانین عقیم سازی اجباری را تصویب کردند و بیش از 60 هزار آمریکایی را که از نظر ژنتیکی معیوب محسوب می شدند عقیم کردند.

در آلمان آدولف هیتلر قانون اصلاح نژاد آمریکا را ستود و در کتاب نبرد من نوشت که : « این خواسته که مانع از تولید مثل افراد معیوبی شویم که افراد معیوبی چون خود را تولید می کنند خواسته روشن ترین خرد است». در سال 1933 که هیتلر قدرت را به دست آورد قانون فراگیر عقیم سازی برای اصلاح نژاد را صادر کرد. در نهایت هیتلر برنامه اصلاح نژاد را از عقیم سازی فراتر برد و به قتل و نسل کشی رساند. تا پایان جنگ جهانی دوم اخبار بی رحمی های نازی ها به عقب نشینی برنامه عقیم سازی در آمریکا کمک کرد. در دهه های 1940 و 1950 عقیم سازی غیر داوطلبانه کاهش یافت. ولی برخی ایالت ها تا دهه 1970 نیز این قانون را اجرا می کردند. در سال های 2002 و 2003 برخی فرمانداران ایالت های آمریکا از قربانیان عقیم سازی اجباری پوزش خواستند.

نازی ها اصلاح نژاد را بدنام کردند ولی این برنامه دقیقاً چه مشکلی داشت؟ آیا برنامه به نژادی تنها به این دلیل که اجباری بود قابل اعتراض است؟ اصلاح نژاد بر اساس مبانی دیگری نیز قابل اعتراض است حتی در مواردی که اجباری در کار نباشد.

جیمز واتسن، زیست شناسی که همراه فرانسیس کریک ساختار مارپیچی دی ان ای را کشف کرد، بر این باور است که مهندسی  و بهسازی ژنتیک هیچ اشکالی ندارد، به شرطی که به جای اجبار از جانب دولت ها آزادانه انتخاب شوند.

یکی از بانک های برجسته اسپرم جهان ، کرایو بانک کالیفرنیا است. این شرکت هیچ رسالت اصلاح نژادی برای خود قائل نیست. اهدا کننده آرمانی اسپرم به کرایو بانک باید دارای تحصیلات کالج، 190 سانتی متر قد، چشمان قهوه ای، موهای طلایی و فرورفتگی چانه باشند، نه به خاطر اینکه شرکت تمایل به این ویژگی ها دارد بلکه به این علت که این موارد خواسته های مشتریان هستند. اگر مشتریان حتی به دنبال افرادی که سابقه ترک تحصیلی دارند باشند آنگاه شرکت نیز به دنبال برآورده نمودن خواسته آنها می بود.

اصلاح نژاد لیبرال

ویژگی بارز اصلاح نژاد لیبرال بی طرفی دولت است. رونالد دورکین فیلسوف حقوق از نسخه لیبرال اصلاح نژاد دفاع می کند و معتقد است: « تلاش برای طولانی تر کردن و پر استعدادتر کردن زندگی نسل های آینده انسان ها و بالطبع افزایش موفقیت آن ها هیچ اشکالی ندارد». از نظر موافقان هیچ تفاوت اخلاقی بین افزایش توانایی ها از طریق آموزش یا تغییر ژنتیک وجود ندارد. از دیدگاه اصلاح نژاد لیبرال تنها چیزی که اهمیت دارد آموزش یا تغییر ژنتیک هیچ یک استقلال کودک و حق او برای آینده ای آزاد را نقض نکند و به شرط اینکه توانایی تقویت شده ابزاری همه منظوره باشد و کودک را به سوی آینده خاصی سوق ندهد مجاز است.

با اینکه اصلاح نژاد لیبرال از حمایت فیلسوفان سیاسی و اخلاقی آمریکایی و انگلیسی برخوردار است، اما یورگن هابرماس برجسته ترین فیلسوف سیاسی آلمان با آن مخالف است و علت مخالفتش این است که اصول لیبرال خودمختاری و برابری را نقض می کند. و یکی از معیارهای این عدم تقارن را این می داند که وقتی والدین به طراحان فرزندان خود تبدیل می شوند به ناچار مسئولیتی را در زندگی کودکان خود بر عهده می گیرند که نمی تواند متقابل باشد. هابرماس استدلال می آورد که ما آزادی خود را با ارجاع به چیزی تجربه می کنیم که ذاتاً خارج از حوزه اختیار ما می باشد و برای اینکه خود را آزاد بدانیم باید بتوانیم ریشه های خود را به آغازی نسبت دهیم که خارج از دسترس انسان است و آغازی را که خارج از اختیار ماست برآورده می کند و این آغازی است که از چیز دیگری همچون خدا و طبیعت بر می خیزد که در اختیار فرد دیگری نیست. هابرماس معتقد است که تولد واقعیتی طبیعی است که همان شرط آغاز خارج از اختیار ما را برآورده می کند.

 

  • مهرزاد نوشاد
  • ۰
  • ۰

چگونه کتاب بخوانیم

امروز قصد دارم به بخش دیگری از کتاب  « از کتاب»  اشاره کنم که راهنمایی های ارزنده ای در جهت افزایش کیفیت مطالعه به ما ارائه می دهد و در چند هفته آینده نیز مواردی دیگر در این فرآیند اشاره خواهم کرد:

چگونه کتاب بخوانیم

برخی از مهارت ها هستند که اگر آن ها را بلد نباشیم به راحتی این ضعف را می پذیریم مانند برنامه نویسی، حرف زدن به زبان خارجی. در مقابل فعالیت هایی هم هستند که آن ها را بلد نیستیم و متوجه این ضعف نیز نیستیم مانند پرورش کودکان، مذاکره و مطالعه. کتاب خوانی مهارتی است که بسیاری از ما در آن ضعف های آشکاری داریم. صرفاً اندکی از کسانی را که خواندن بلدند می توان خواننده دانست.

درک مطلب کاری است که حداقل تا امروز سیستم های هوشمند در آن پیشرفت بارزی نداشته اند و انسان ها می توانند مدعی باشند که درک مطلب توانایی است که فعلاً الگوریتم ها در آن ناتوانند.

زمان و مکان مطالعه

اگر همیشه در نقطه مشخصی از خانه و محل کار کتاب بخوانیم و یا زمان مشخصی را به مطالعه اختصاص دهیم ذهنمان به تدریج شرطی می شود و متمرکز شده و برای مطالعه آماده می شود. این چیزی است که بیشتر ادیان به آن توجه داشته اند و مکان و زمان خاصی را برای عبادات و آیین های مذهبی در نظر گرفته اند.

پیش خوانی

اغلب ما کتاب خوانی را به روش خطی یعنی از اول کتاب تا به انتها می خوانیم. این روش برای کتاب های داستانی مناسب است چرا که باعث لو نرفتن داستان می شود ولی برای کتاب های غیر داستانی روش مناسبی نیست.

از کارکرد های پیش خوانی می توان به تصمیم گیری به ادامه خواندن و یا توقف خواندن کتاب اشاره کرد.

از دیگر نتایج آن تشخیص سرعت مناسب خواندن کتاب است همه کتاب ها را نباید و نمی توان با یک سرعت خواند.

پیشنهاد من برای کتاب های ترجمه این است که حتماً عنوان کتاب های ترجمه را دقت کرده و در اینترنت نیز جستجویی در باره آن انجام دهیم.

دومین کار برای پیش خوانی فهرست کتاب است. پیشنهاد من این است که فهرست کتاب را به دقت و کلمه به کلمه بخوانید.

گام بعدی در پیش خوانی مرور سریع کتاب است. پیشنهاد من خواندن صفحات اول و آخر هر فصل است و اگر این کار برایتان سخت است پاراگراف های اول و آخر هر فصل.

کار مهم بعدی در پیش خوانی خواندن مقدمه، دیباچه و پیشگفتار کتاب است.

کار دیگر در پیش خوانی کتاب بررسی نمایه کتاب می باشد. برخی از کتاب های غیر داستانی بخشی به نام نمایه دارند که کلمات کلیدی  و اسامی خاص با ذکر صفحه مربوطه قید می شوند و می توانیم چک کنیم که به هر کلمه در کدام صفحات اشاره شده است. با مرور نمایه می توان اشرافی به کلمات کلیدی کتاب یافت و سهم هر موضوع را در کتاب دانست. می توانید در نمایه چند اسم و اصطلاح آشنا یافت و به صفحات مربوطه مراجعه کرد و بخش هایی از آن صفحات را بخوانیم. مطالعه این بخش های کوتاه می تواند کمکی به خواندن یا نخواندن کتاب باشد.

 

  • مهرزاد نوشاد
  • ۰
  • ۰

در ادامه اشاره به کتاب انسان بی نقص از مایکل سندل قصد دارم به بخش هایی از کتاب که به موضوع " استفاده از ژن درمانی برای انتخاب جنسیت" را مورد بررسی قرار داده مرور کنم:

یکی از روش های انتخاب جنسیت استفاده از آزمایش های پیش از تولد مایع آمینوتیک و سونوگرافی می باشد. این فناوری های پزشکی برای تشخیص ناهنجاری های ژنتیک از جمله  سندروم داون استفاده می شوند.

در جوامعی که داشتن فرزند پسر، دلخواه خانواده هاست، تعیین جنسیت از طریق سونوگرافی و به دنبال آن سقط جنین های مونث یک اقدام رایجی است. در دو دهه گذشته در هند تعداد فرزندان دختر به ازای 1000 پسر از 962 به 927 کاهش یافته است. رادیولوژیست های دوره گرد با دستگاه های سونوگرافی پرتابل بین دهکده ها تردد کرده و به کسب و کار خود می پردازند.

ولی امروزه انتخاب جنسیت حتماً لازم نیست با سقط جنین همراه باشد. زوج هایی که از باروری آزمایشگاهی IVF استفاده می کنند قادرند جنسیت کودک را قبل از کاشت تخمک بارور شده در زهدان انتخاب کنند. چندین تخمک در ظرف مخصوص کشت، بارور می شوند و بعد از حدود سه روز به مرحله هشت سلولی می رسند و در این مرحله جنین ها را برای تعیین جنسیت آزمایش می کنند و جنین هایی را که از نظر جنسیت مطلوب اند می کارند و بقیه را دور می ریزند. در اینجا یک مسئله ای پیش می آید که اگر جنین هشت سلولی را با یک انسان برابر بدانیم با دور ریختن جنین های هشت سلولی نامطلوب باز هم کاری متفاوت از سقط جنین انجام نشده است.

جدیدترین فناوری انتخاب جنسیت شاید روشی بهتر از روش های قبلی تعیین جنسیت باشد. این روش به نوعی دسته بندی اسپرمی می باشد که به مشتریان امکان می دهد جنسیت جنین را قبل از باروری تعیین کنند. اسپرم دارای کروموزوم X ( دختر تولید می کند) بیش از اسپرم دارای کروموزوم Y ( که پسر تولید می کند) دی ان ای دارد. با یک فرآیندی به نام میکرو سورت اسپرم ها را تفکیک می کنند و دارای درصد موفقیت بالایی است( 91 درصد برای تولید دختر و 76 درصد برای تولید پسر).

یکی از دلایلی که به این روش انتقاد می گردد این است انتخاب جنسیت ابزاری در خدمت تبعیض جنسیت می باشد و معمولاً بر علیه دختران می باشد. برخی بر این باورند که جوامعی که تعادل جنسیتی به سمت مردان است نسبت به جوامع با تعادل طبیعی خشن تر هستند و بیش تر در معرض جنگ و بزهکاری هستند.

در واکنش به این نگرانی شرکت ارائه دهنده این نوع تکنولوژی را تنها به زوج هایی ارائه می دهد که می خواهند برای ایجاد تعادل در خانواده، جنسیت فرزند را انتخاب کنند ولی مشتریان نمی توانند از این فناوری برای افزایش تعداد فرزندان همجنس یا حتی انتخاب جنسیت نخستین فرزند استفاده کنند.

تصور کنیم که فناوری انتخاب جنسیت در جوامعی که پسران را به دختران ترجیح نمی دهند و نسبت جنسیتی متعادلی دارند آیا دیگر نگرانی وجود نخواهد داشت؟ الزاماً چنین نیست هنوز هم چیزی هست که از نظر اخلاقی نگران کننده است. گفته می شوند که فناوری های بهبود، تراریخته سازی و مهندسی ژنتیک کرامت انسان را تهدید می کند. این نکته ای صحیح است ولی باید شفاف شود که منظور دقیقاً چیست.

  • مهرزاد نوشاد