در ادامه اشاره به کتاب انسان بی نقص از مایکل سندل قصد دارم به بخش هایی از کتاب که به موضوع " استفاده از ژن درمانی برای انتخاب جنسیت" را مورد بررسی قرار داده مرور کنم:
یکی از روش های انتخاب جنسیت استفاده از آزمایش های پیش از تولد مایع آمینوتیک و سونوگرافی می باشد. این فناوری های پزشکی برای تشخیص ناهنجاری های ژنتیک از جمله سندروم داون استفاده می شوند.
در جوامعی که داشتن فرزند پسر، دلخواه خانواده هاست، تعیین جنسیت از طریق سونوگرافی و به دنبال آن سقط جنین های مونث یک اقدام رایجی است. در دو دهه گذشته در هند تعداد فرزندان دختر به ازای 1000 پسر از 962 به 927 کاهش یافته است. رادیولوژیست های دوره گرد با دستگاه های سونوگرافی پرتابل بین دهکده ها تردد کرده و به کسب و کار خود می پردازند.
ولی امروزه انتخاب جنسیت حتماً لازم نیست با سقط جنین همراه باشد. زوج هایی که از باروری آزمایشگاهی IVF استفاده می کنند قادرند جنسیت کودک را قبل از کاشت تخمک بارور شده در زهدان انتخاب کنند. چندین تخمک در ظرف مخصوص کشت، بارور می شوند و بعد از حدود سه روز به مرحله هشت سلولی می رسند و در این مرحله جنین ها را برای تعیین جنسیت آزمایش می کنند و جنین هایی را که از نظر جنسیت مطلوب اند می کارند و بقیه را دور می ریزند. در اینجا یک مسئله ای پیش می آید که اگر جنین هشت سلولی را با یک انسان برابر بدانیم با دور ریختن جنین های هشت سلولی نامطلوب باز هم کاری متفاوت از سقط جنین انجام نشده است.
جدیدترین فناوری انتخاب جنسیت شاید روشی بهتر از روش های قبلی تعیین جنسیت باشد. این روش به نوعی دسته بندی اسپرمی می باشد که به مشتریان امکان می دهد جنسیت جنین را قبل از باروری تعیین کنند. اسپرم دارای کروموزوم X ( دختر تولید می کند) بیش از اسپرم دارای کروموزوم Y ( که پسر تولید می کند) دی ان ای دارد. با یک فرآیندی به نام میکرو سورت اسپرم ها را تفکیک می کنند و دارای درصد موفقیت بالایی است( 91 درصد برای تولید دختر و 76 درصد برای تولید پسر).
یکی از دلایلی که به این روش انتقاد می گردد این است انتخاب جنسیت ابزاری در خدمت تبعیض جنسیت می باشد و معمولاً بر علیه دختران می باشد. برخی بر این باورند که جوامعی که تعادل جنسیتی به سمت مردان است نسبت به جوامع با تعادل طبیعی خشن تر هستند و بیش تر در معرض جنگ و بزهکاری هستند.
در واکنش به این نگرانی شرکت ارائه دهنده این نوع تکنولوژی را تنها به زوج هایی ارائه می دهد که می خواهند برای ایجاد تعادل در خانواده، جنسیت فرزند را انتخاب کنند ولی مشتریان نمی توانند از این فناوری برای افزایش تعداد فرزندان همجنس یا حتی انتخاب جنسیت نخستین فرزند استفاده کنند.
تصور کنیم که فناوری انتخاب جنسیت در جوامعی که پسران را به دختران ترجیح نمی دهند و نسبت جنسیتی متعادلی دارند آیا دیگر نگرانی وجود نخواهد داشت؟ الزاماً چنین نیست هنوز هم چیزی هست که از نظر اخلاقی نگران کننده است. گفته می شوند که فناوری های بهبود، تراریخته سازی و مهندسی ژنتیک کرامت انسان را تهدید می کند. این نکته ای صحیح است ولی باید شفاف شود که منظور دقیقاً چیست.