در ادامه ی اشاره به قسمت هایی از کتاب « پاسخ های کوتاه به پرسش های بزرگ»، می خواهم به بخش هایی از این کتاب اشاره کنم که لزوم و امکان سفر و سکونت در جایی غیر از زمین را بررسی می کند:
آیا برای سکونت باید به فضا برویم؟
ترک نکردن زمین مانند این است که در بیابانی لم یزرع باشیم و سعی نکنیم فرار کنیم.
از جهاتی اوضاع به مانند اوضاع اروپای قبل از 1492 است. مردم بدون شک می توانستند بگویند که فرستادن کریستف کلمب به دنبال نخود سیاه هدر دادن پول است. اما تاثیر دنیای جدید تاثیری شگرف بر دنیای قدیم داشت.
آیا سفر در زمان ممکن است؟
نسبیت عام انقلاب فکری بود که شیوه اندیشیدن ما در مورد عالم را دگرگون ساخت.
طبق نظریه نسبیت چیزی نمی تواند سریعتر از نور حرکت کند، پس سفر رفت و برگشت به نزدیک ترین ستاره حدود هشت سال و به مرکز کهکشان پنجاه هزار سال طول خواهد کشید. اگر کسی بتواند سریعتر از نور حرکت کند می تواند به گذشته هم سفر کند. در این صورت افرادی که بر می گردند و گذشته را تغییر می دهند مشکل زا خواهند شد.
به نظر می رسد تنها راه رفتن از این سوی کهکشان به سوی دیگر در زمانی معقول این است که بتوانیم فضا- زمان را به قدری تغییر شکل دهیم که یک لوله کوچک یا کرم چاله تشکیل شود. این می تواند دو سوی کهکشان را به هم وصل کند و عملکردی شبیه میان بر داشته باشد تا بتواند با استفاده از آن به سوی دیگر بروید و برگردید و دوستانتان زنده بوده باشند. ولی اگر بتوانید طی چند هفته از یک سوی کهکشان به سوی دیگر بروید می توانید وارد کرم چاله دیگری شوید و از آن طریق برگردید و به زمان قبل از راه افتادنتان برگردید. برای ساخت کرم چاله لازم است فضا- زمان را به گونه ای معوج کرد که برعکس اعوجاج ناشی از ماده عادی باشد. چیزی که لازم داریم ماده ای است با جرم منفی و چگالی انرژی منفی. نظریه کوانتوم در کنار نسبیت عام انقلاب عظیم دیگری در تصویر ما از عالم ایجاد کرد. نظریه کوانتوم اجازه می دهد چگالی انرژی در برخی نقاط منفی باشد به شرطی که در نقاط دیگری مثبت باشد.
پس به نظر می رسد که امکان ساخت کرم چاله باشد. اگر چنین باشد انبوهی از سوالات به میان خواهند آمد:
یکی این که اگر در آینده سفر در زمان ممکن باشد چرا کسی از آن زمان به این زمان نیامده که روش آن را به ما یاد بدهد؟
دیگری اینکه اگر سفر کردید و به قبل از سفرتان برگشتید چگونه خواهد بود اگر سفینه مورد نظر را نابود کنید و یا پدر و مادرتان را بکشید؟
یک پاسخ به این سوال این می تواند باشد که اگر فضا – زمان آن قدر معوج شود که بتوان به گذشته سفر کرد از این منظر نمی توانید سوار سفینه شوید تا به گذشته برگردید مگر اینکه قبلاً برگشته باشید و سکوی پرواز را نابود نکرده باشید.
خلاصه اینکه با درک فعلی ما نمی توان سفر فضاییِ سریع و سفر به گذشته را ناممکن دانست.
مکان های محتمل برای سکونت بشر در منظومه شمسی کجا می تواند باشد؟
بدیهی ترین مکان ماه است. نزدیک است و دسترسی به آن نسبتاً ساده است. اما در مقابل ماه کوچک است و جو ندارد و بر خلاف زمین میدان مغناطیسی برای دور راندن ذرات تشعشع خورشیدی ندارد. آب مایع هم ندارد. ماه می تواند پایگاهی برای صفر به باقی منظومه شمسی باشد.
هدف بعدی مریخ است. فاصله آن از خورشید یک و نیم برابر ماست در نتیجه نیمی از گرمایی که ما از خورشید دریافت می کنیم دریافت می کند. قبلا میدان مغناطیسی داشته ولی چهار و نیم میلیارد سال پیش آن را از دست داده و اکنون در مقابل تشعشات خورشیدی محافظی ندارد. این باعث شده که مریخ بیشتر جو خود را از دست بدهد و فشار اتمسفرش یک درصد جو زمین باشد.
عطارد و ناهید بیش از حد داغ هستند و مشتری و زحل نیز فاقد سطح جامد می باشند. قمرهای مریخ خیلی کوچک هستند و حسنی نسبت به خود مریخ ندارند. برخی از قمرهای مشتری و زحل ممکن است مناسب باشند.
اما سفر دلیرانه به خارج منظومه شمسی چه؟ در شعاع سی سال نوری از زمین حدود هزار ستاره وجود دارد. اگر یک درصد از این ستارگان دارای سیاره هایی با شرایط مشابه زمین باشند پس 10 جهان احتمالی داریم.
اما سفر بین ستاره ای با فن آوری کنونی کاملا غیر عملی است.
در حال حاضر جای دیگری برای رفتن نداریم ولی نژاد بشر نباید در دراز مدت همه داشته هایش را در یک سبد یا در یک سیاره بنهد.