مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

۲ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امروز می خواهم به  بخشی دیگر از کتاب » ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما«  از استاد شفیعی کد کنی در مورد داستان نویسی نو و ادبیات نمایشی در ایران اشاره کنم  :

داستان نویسی نو در ایران

می توان گفت داستان نویسی نو در ایران با « یکی بود یکی نبود » نوشته محمد علی جمال زاده که ابتدا در سال 1922 در برلین منتشر شد آغاز شد.

جمال زاده راهی را گشود که نویسندگان بعدی از جمله صادق هدایت و بزرگ علوی آن را پیمودند.  نسل های بعدی هنوز نتوانسته اند گامی فراتر از هدایت و علوی بردارند.

هدایت را می توان به لحاظ اقتدار و شهرت عظیم نویسندگی و وسعت و تنوع زمینه آثارش برجسته ترین شخصیت در نثر جدید فارسی به حساب آورد.

پس از 1320 نسلی جوانتر در عرصه داستان نویسی جدید ایران پدید آمد از جمله صادق چوبک، جلال آل احمد، ابراهیم گلستان و محمود اعتماد زاده ( م.ا. به آذین) و سیمین دانشور

جلال آل احمد از مردمی ترین نویسندگان معاصر است و به احتمال دامنه نفوذ وی حتی از صادق نیز گسترده تر است.

رمان سووشون از سیمین دانشور ( همسر جلال آل احمد) از نظر منتقدان یکی از دو یا سه رمان برجسته در زبان فارسی است.

ابراهیم گلستان نثری شاعرانه و دلکش دارد ولی هیچیک از شخصیت های داستان هایش به یاد نمی مانند.

ادبیات نمایشی

تئاتر به معنی درست آن تا یک سده پیش در شرق وجود نداشت و به احتمال نخستین کسی که در آسیا دست به نوشتن نمایشنامه زد میرزا فتحعلی آخوند زاده بود.

علت اینکه ادبیات نمایشی در ایران وجود نداشته به این موضوع بر می گردد که نیروی حیاتی برای رشد اینگونه ادبیات انتقاد است. هرگاه نسیم آزادی در ایران وزیدن گرفته عصر مشروطه و دوران پس از کناره گیری رضا شاه از سلطنت- در نمایشنامه نویسی نیز حرکتی آغاز شده است.

  • مهرزاد نوشاد
  • ۰
  • ۰

عصر مشروطه

در ادامه اشاراتم به کتاب«   ادبیات فارسی از عصر جامی تا روزگار ما» گریزی خواهم زد به بخش عصر مشروطه:  

ادبیات این دوره بازتاب همه تلاش و کوشش مردم ایران برای دستیابی به حکومت قانون است. اندیشه آزادی در ایران به تدریج از مسیر هند ، روسیه و امپراتوری عثمانی رواج یافت. یکی از بهترین انواع شعر که در اواخر این دوره شکوفا شد تصنیف است. تصنیف کار آمدترین شکل و قالبی بود که شعر مشروطه آن را به میان توده مردم برد. بزرگ ترین چهره این عرصه عارف قزوینی بود و بعد از وی بهار بود.

شخصیت های عمده این دوره عبارتند از:

  1. بهار: سیاستمدار و روزنامه نگار و استاد دانشگاه که به علت تنوع و حجم آثار ادبی اش همه جا نشانی از وی بر تاریخ جنبش مشروطه وجود دارد. بی شک از روزگار خاقانی ، قصیده سرایی به اهمیت وی به جهان نیامده است و آخرین قصیده سرای بزرگ شعر فارسی به حساب می آید.
  2. ایرج میرزا: با ادبیات اروپایی آشنا بود و از زمان سعدی به بعد سلیس ترین و روان ترین زبان شعری را عرضه کرده است.
  3. عارف قزوینی: بهترین تصنیف سرای این دوره بوده است.
  4. دهخدا: سیاستمدار، ادیب، پژوهنده استثنایی و شایسته عنوان پیشاهنگ . مبدع زبان قصه نویسی در ادبیات فارسی می باشد.
  5. فرخی یزدی: شاعر انقلابی و روزنامه نگار انقلابی که از طبقه محروم و زحمتکش جامعه برخواست. وی بزرگ ترین شاعر غزل سرای این دوره است. در زندان قصر به دستور رضا شاه با تزریق آمپول هوا به قتل رسید.
  6. پروین اعتصامی: یکی از مستقل ترین وبا نفوذ ترین شاعران این دوره می باشد. شعر پروین گاه یادآور آثار درخشان سخن سرایان کهن است و گاه از رمانتیسم نیز چیزی در آن یافت می شود و از این لحاظ نفوذ ادبیات غرب نیز در آن مشاهده می شود.
  7. میرزاده عشقی: زبانی تند و دشنام گو و در عین حال صمیمی و میهن پرستانه داشت.
  8. ابوالقاسم لاهوتی: از جمله فعال ترین و مستعد ترین شاعران این دوره است و یافتن همسنگی برای وی دشوار است. بعد از نبردی چریکی برای انقلاب کمونیستی مجبور شد که به اتحاد جماهیر شوروی برود و باقی عمر خود را آنجا گذراند.
  9. ادیب الممالک فراهانی: استادی مجرب و نخستین شاعری که در سرودن شعر محکم سنتی با زبان کلاسیک، گامهای بزرگی برداشت.
  10. نیما یوشیج: در اصل مربوط به شاعران پس از دوره مشروطه می باشد.  نیما از نخستین سال های جوانی بر سنت های رایج شورید. این دور شدن از هنجار تا حدی نتیجه مسلط نبودن وی به شعر سنتی بود. بیشتر مواد و مصالحی که در آثار نیما یافت می شود ملهم از شیوه شاعران غربی است به سبب آشنایی او با ادبیات غربی از طریق زبان فرانسوی.

بهترین سرایندگان شعر نیمایی عبارتند از: احمد شاملو، اخوان ثالث ( م.امید )، فروغ فرخ زاد، سهراب سپهری

  • مهرزاد نوشاد