مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قصد دارم نگاهی دیگر به کتاب « بودیسم و صوفیسم» نوشته دکتر عبدالحمید ضیایی اشاره کنم و نگاهی گذرا به برخی آموزه های بودا کنیم:

آموزش های بودا مانند همه آموزگاران عهد کهن شفاهی بود. اطلاعات امروز ما درباره بودا عمدتا بر پایه کتاب تری پیتاکا ( سه آموزه استوار) است که گفته می شود شامل گزارش های نزدیک ترین حلقه شاگردان او از نظراتش است. تری پیتاکا به زبان پالی است و به عنوان کتاب قانون مکتب جنوبی آیین بودایی یعنی هینایانا محسوب می شود. همچنین به نام قانون تراوادا نیز می شناسند.

کتب مقدس مکتب شمالی یعنی مهایانا به زبان سانسکریت حفظ شده اند.

فرقه هینایانا امروزه در سیلان، برمه و سیام رواج دارد و پیروان فرقه ماهایانا امروزه در تبت و چین و ژاپن زندگی می کنند.

آیین هندوییسم را نمی توان نظامی دینی به معنای متعارف آن دانست. کتب مقدس این آیین عبارتند از :

  1. وداها: کهن ترین مکتوبات دینی جهان هستند و زمان پیدایش آن را بین 1200 تا 5000 سال قبل از میلاد مسیح تخمین زده شده است.
  2. اوپانیشادها: نخستین ترجمه آن به زبان فارسی به دستور داراشکوه فرزند شاهنشاه شاه جهان در سال 1656 صورت گرفت. اروپا از طریق همین ترجمه فارسی به عظمت آن پی برد. سپس دانشمندی به نام دوبرون آن را به لاتین ترجمه کرد. همین ترجمه وقتی به دست شوپنهاور فیلسوف آلمانی رسید چنان وی را تحت تاثیر قرار داد که اوپانیشاد را راه گشا و راهنمای اندیشه بشری در عصر جدید دانست.
  3. گیتا: اگر وداها را مقدس ترین متن دینی نزد برهمنان و روحانیون بدانیم و اوپانیشاد را مهمترین متن نزد حکیمان و فیلسوفان بدانیم، برای قاطبه مردم هند مهمترین کتاب مقدس گیتا است. اگر ملاک نفوذ و تاثیر همگانی باشد بدون تردید گیتا کتاب مقدس اصلی هندوهاست.

دهرمه: در قاموس های بودایی معانی زیر برای دهرمه ذکر شده است: معیار، درستی، قانون، آیین، عنصر شیء، پدیده، واقعیت, عدالت, تعالیم بودایی و حقیقت غایی. در آیین هندو والاترین شکل دهرمه انجام تکلیف به خاطر نفس تکلیف است نه به خاطر پاداش.

فیلسوفان بودایی به راه میانه اعتقاد و ایمان دارند  و آن راهی است که در امور نفسانی بین زهد و برخورداری واقع می گردد. بودا در نخستین وعظ خود می گوید: « از این دو افراط و تفریط باید دوری ورزند.... یکی زندگی این دنیاست که لذت و خوشی در بر دارد و غیر حقیقی است، دیگری راه ریاضت است... که ناهموار است و غیر حقیقی... کامل( بودا) از هر دوی اینها دوری جسته و راهی که بین این دوست را در پیش گرفته » راهبان بودایی توجهی به ریاضت های برهمنان هندویی نداشته و گاه به تمسخر آن پرداخته اند.

درباره آموزه های بودا باید گفت که رنج ( دوکهه) کلیدی ترین مفهوم این آیین است. از منظر دقیق فلسفی باید بین درد و رنج تفاوت قایل شد. برای این تفکیک نظر جان هیک راه گشاست. وی معتقد است که درد متعلق به ساحت جسمانی است که با سیستم عصبی مرتبط است و حیوانات نیز بدان دچار می شوند اما رنج متعلق به ساحت روحانی یا فراروانی فرد است و نقطه مقابل آن لذت است. همین که انسان ها از ناپایندگی شادی آگاه اند خود منبعی از غصه و رنج را فراهم می آورد. در واقع ماهیت ناپایدار شادی خود عامل رنج است.

شخص رها یافته از رنج تبدیل به بی مرگ می شود و به حالت خاموشی کامل یا نیروانا می رسند. در کیش ماهایانا بی مرگ ها به دلیل مهر ورزی به تمام موجودات سعی می کنند به بقیه نیز برای رسیدن به بیداری یاری برسانند. بی مرگ های هینایانا چنین نیستند و به صورت فردی به قلمروی بیداری ها می روند. در ماهایانا یا چرخ بزرگ بودیسم مورد پذیرش آنها انسان های بیشتری را به نیروانا می رساند

آموزش های بودا درباره ی رنج و چگونگی رهایی از آن در چهار حقیقت شریف متبلور شده است:

  1. نخستین حقیقت این است که بیماری و رنج ( دوکهه) به راستی و عملاً وجود دارد. همه تجربه های زندگی ما حتی تجربه های شادی در لفافه هایی از درد و اندوه پیچیده شده اند.
  2. دومین حقیقت شریف اشاره به علل بروز رنج می کند. علت منشا بروز رنج، « تان ها» ( تشنگی) است.
  3. سومین حقیقت شریف این است که برای علاج رنج واقعاً راهی وجود دارد. یعنی بیماری رنج واقعاً علاج پذیر است.
  4. چهارمین حقیقت شریف طریقتی است که به انقطاع رنج می انجامد. این حقیقت در بردارنده نسخه و دارو است و آن را معمولاً به نام طریقت هشت خوان شریف می نامند.

راه های هشت گانه عبارتند از: فهم درست، فکر درست، سخن درست، عمل درست معاش درست، تلاش درست، توجه درست، تمرکز درست

گستره و مدت زندگی فرد از طریق زنجیره های زادمرگ از  بی نهایت در گذشته تا بی نهایت در آینده بدون هیچ وقفه ای ادامه می یابد( سمساره)، مگر اینکه در این اثنا نجات و رهایی حاصل آید. مجموع این فرآیند بازتولد و تکرار سمساره نام دارد. سمساره ماهیتی جز بی ثباتی و تدویر ندارد و جهانی است در تقابل با نیروانا که وضعیتی ثابت و جاودانه دارد. حقیقت نیروانا همانا معرفتی درخشان است که سالک در طی آن به روشن شدگی ( بودهی) می رسد و بودا می شود.

عموم بوداییان این آموزه را در کنار چهار حقیقت عالی و راه های هشت گانه عالی، تعلیم بنیانی آیین بودا دانسته اند.

مطابق آموزه های بودا حتی یک واقعیت از زندگی من نیست که توسط زندگی پیشین من مقدر نشده باشد. این چیزی است که کارما نامیده می شود. ما تا ابد در حال بافتن کارمای خود هستیم و هنگامی که می میریم موجود دیگری که وارث آن کارماست متولد می شود. یکی از مریدان شوپنهاور که شیفته ی آیین بودا بود داستان آشنایی خود با یک گدای نابینایی در هند را نقل می کند که گدا معتقد بوده است « اگر من نابینا به دنیا آمده ام دلیل آن گناهانی است که در زندگی پیشینم مرتکب شده ام، نابینا بودن من عادلانه است». گاندی با ساختن بیمارستان مخالف بود . می گفت بیمارستان و امور خیریه صرفاً ادای دِین را به تعویق می اندازد. اگر دیگران رنج می برند باید ببرند تا تاوان گناهی را بپردازند. اگر به آنان کمک شود بازپرداخت دِین آنها به تعویق می افتد!!

  • مهرزاد نوشاد