مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

مارک تواین:

فرقی میان کسی که کتاب نمی خواند با کسی که نمی تواند بخواند نیست.

آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

قرون وسطا

قرون وسطا

بارها در محاوره و رسانه عبارت قرون وسطا را شنیده ایم ولی من به شخصه اطلاع چندانی از این واژه نداشتم تا اینکه در کتاب دنیای سوفی این ابهام برای من حل و آشکار شد.

«در سال 313 بعد از میلاد، مسیحیت به عنوان یکی از ادیان پذیرفته امپراتوری روم شد و از سال 380 دین رسمی سراسر امپراتوری روم گردید. ولی نقطه ای از اروپا که از همه جای آن دیرتر مسیحیت را دریافت قسمت های اسکاندیناوی بودند. نروژ تنها در قرن نوزده بود که مسیحی شد.

به عنوان چکیده ای از سرنوشت امپراتوری روم باید گفت که در سال 330 میلادی، امپراتور قسطنطین کبیر پایتخت امپراتوری روم را به شهری جدید که خود بنا نهاد به نام قسطنطنیه منتقل کرد که این شهر بعدها  اسلامبول نامیده شد.

 در سال 395 امپراتوری روم به دو بخش تقسیم شد: امپراتوری غربی به پایتختی رم و امپراتوری شرقی به پایتختی قسطنطنیه. در سال 476 امپراتوری غربی از بین رفت ولی امپراتوری شرقی تا سال 1453 که ترکها قسطنطنیه را فتح کردند باقی مانده بود.

قرون وسطا مشتمل بر  ده قرن می باشد که از قرن چهارم شروع می شود و تا قرن چهاردهم ادامه می یابد. قرون وسطا که برخی آن را به دوران تیرگی نام نهاده اند بین دوران باستان و دوران رنسانس بر اروپا سایه افکنده است. در این دوره سال 529 مهم می باشد چراکه در این سال کلیسا آکادمی افلاطون را در آتن بست و بدین سان این سال نمادی شد از چگونگی سرپوش نهادن کلیسا بر فلسفه یونانی. از آن پس آموزش و پرورش و اندیشه به انحصار دیر و صومعه درآمد.

اما با اینهمه برخی مورخان نظر دیگری دارند و این عصر را یک دوره نشو و نما پنداشته اند و بعنوان دلیل اشاره نموده اند که نخستین مدارس راهبه ها ومدارس مسیحی و نخستین دانشگاه ها در این دوره پدید آمده اند.

قرون اولیه این دوران براستی زوال فرهنگی بود. در دوران رومیان شهرهایی با مجاری فاضلاب, کتابخانه ها, معماری شکوهمند در همه جا دیده می شد. این پیشرفت و فرهنگ در چند سده اولیه قرون وسطا بکلی از بین رفت. چیزی از بازرگانی و اقتصاد باقی نماند و مردم مجدداً به مبادله پایاپای کالا روی آوردند. جمعیت رم از یک میلیون نفر در دوران باستان به چهل هزار نفر در سال 600 میلادی رسید. هر وقت مردم به مصالح ساختمانی احتیاج پیدا می کردند به سراغ ویرانه های بناهای دوران باستان مراجعه می کردند.

اما سرنوشت فلسفه یونانی چه شد؟ اگر فلسفه یونانی را بعنوان یک رودی در نظر بگیریم آنگاه باید بگوییم که این رود در این دوران به سه شاخه منشعب شد و در پایان این دوران مجدداَ به یکدیگر ملحق شدند:

در اروپای غربی به پایتختی رم، فرهنگ مسیحی لاتینی همراه با فلسفه نوافلاطونی، در اروپای شرقی فرهنگ مسیحی یونانی به مرکزیت قسطنطنیه همراه با فلسفه افلاطونی حاکم شدند و در جنوب شامل شمال آفریقا و خاورمیانه و اسپانیا مسلمانان با اندیشه هایی از فلسفه ارسطویی حاکم شدند. این سه شعبه در پایان قرون وسطی در ایتالیا به یکدیگر ملحق شدند و این آغاز رنسانس و تولد دوباره فرهنگ باستان بود.

علیرغم اینکه کلیسا در قرون وسطی شدیداً زیر سلطه مردان بود ولی زنانی مانند هیلده گارد بودند که بعنوان یک طبیب، گیاه شناس، واعظ و نویسنده در این دوران می زیسته است.

مسیحیان و یهودیان از قدیم معتقد بودند که خدا فقط مرد نیست و جنبه زنانه نیز دارد. به این جنبه زنانه مام طبیعت نیز گفته می شود.در یونانی به این جنبه زنانه، سوفیا به معنی دانایی می گویند.»


  • ۹۸/۰۱/۱۴
  • مهرزاد نوشاد

نظرات (۱)

ممنون از یادآوری سال ۵۲۹ و وسطا و سایه‌اش‌.

پاسخ:
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی